اثر تکرار ذهنی یا Mere Exposure Effect چیست؟ و تاثیر روانی اینستاگرام بر آن

ما در این سیارهی خاکی طوری زندگی میکنیم که هرروز پدیدهها و محرکهای بسیار زیادی ما را احاطه میکنند. و این ما هستیم که باید هشیار باشیم که چطور پدیدههای اطرافمان برروی ما عمیقا تاثیر میگذارند! مغز ما مانند یک دنیای شگفت انگیز و خارق و العاده در جمجمهی ما از میلیاردها سلول تشکیل شده است که میلیونها اطلاعات در سرتاسر زندگی در نقطهبهنقطهی آن قرار میگیرد.
و آن پدیدهها چه کوچک چه بزرگ از ارزشمندترین سرمایههای ما را شکل میدهند…ذهنیت ما را! و ذهنیت… یعنی همه چیز! چیزی که سکان کشتی ما را بهدست میگیرد، در تصمیمها و رفتارهای ما بروز پیدا میکند و تصمیم میگیرد ما چه کسی باشیم.. خودمان باشیم؟ یا وانمود کنیم شخصیت دیگری داریم. و این خیلی عیمق است!
جوامع قصد دارند افراد خود را مطابق با خواستههای خود شکل دهند. پس روی مهم ترین سرمایهی آنها کار میکنند.. ذهنیت آنها! میتوانند این پدیدهها را طوری طراحی کنند که بخش ناهشیار ذهن ما تحت تاثیر قرار بگیرد.. یعنی تغییر ذهنیت بدون اینکه ما متوجه باشیم!
اگر بخواهیم هوشمندانه و آگاهانه عمل کنیم، در قدم اول باید نحوهی عملکرد آنها تحت عنوان “اثر تکرار ذهنی یا Mere Exposure Effect“ را بدانیم. عملکردی کاملا طبیعی و برپایههای زیست شناختی مغز انسان! موضوعی که امروزه کمتر مورد بحث قرار گرفته است ولی بهشدت در لایهلایههای مهم زندگیمان جایگاه عمیقی دارد.
من بهار ملاحیان دانشجوی روانشناسی، در این مقاله قصد دارم به اثر تکرار ذهنی و معایب و مزیتهای آن و همچنین تاثیر پررنگ و عمیق فضایمجازی بهخصوص اینستاگرام بر آن بپردازم.
اثر تکرار ذهنی یا Mere Exposure Effect چیست؟
احتمالا تا بهحال برای شما هم پیش آمده است که وقتی یک قطعه آهنگ را برای بار اول گوش کردهاید برایتان عادی بوده است و هیچ حسی نسبت به آن نداشته اید. ولی وقتی چندین بار در مراکز خرید، کافه ها و خیابانهای اطراف شهر همان قطعه را شنیدهاید یا دیدهاید که دوستانتان مدام آن قطعه را پخش میکنند و یا حتی در فضای مجازی و به خصوص اینستاگرام کاربران زیادی آن را در قالب پست و استوریهایشان منتشر میکنند؛ دیگر آن قطعه آهنگ برایتان عادی نبوده است و شما هم به آن علاقهمند شدهاید و حتی بارها آن را پخش کرده و گوش دادهاید.
این یک مثال بسیار ساده و روزمرهای است که احتمالا تعداد زیادی از ما آن را تجربه کردهایم. و دلیل آن پدیده ای روانشناختی به نام “اثر تکرار ذهنی” است. پدیدهای بسیار جذاب و عمیق و بحثبرانگیز که پایهی بسیاری از رفتارها و ورودیهای ذهنمان را تشکیل میدهد. به زبان ساده اثر تکرار ذهنی به این معناست که وقتی مغز ما با محرکها و یا پدیدههایی به صورت مکرر مواجه میشود، در اثر تکرار بعد از یک مدت مغز ما شروع به پذیرش آنها میکند! یعنی مغز ما یک سری پدیدهها را نپذیرفته است صرفا چون آن پدیدهها برایش قابل پذیرش بودند، بلکه تکرار آن پدیدهها بوده است که باعث شده مغز ما آنها را بپذیرد.
علت پدیدهی اثر تکرار ذهنی چیست؟ دلیل Mere Exposure Effect چیست؟
جالب است بدانید که مغز ما تمایل به پذیرش مسائل آشنا دارد! تکرار محرکها باعث ایجاد آشنایی میشود و این آشنایی است که باعث پذیرش میشود! درست مثل وقتی که با فرد جدیدی مواجه میشوید یا حتی از مغازهای برای بار اول خرید میکنید. در مواجهههای اول آن افراد برای شما عادی هستند. ولی وقتی آن فرد را پس از چندین بار ملاقات میکنید و یا حتی آن مغازه در دسته ی مغازههایی قرار میگیرد که به علت رضایت چندین بار مایل به رفتوآمد به آنجا میشوید، به مرور حس صمیمیت و آشنایی میان شما و آن افراد شکل میگیرد.
مثال قابل تامل دیگر نیز این است که شاید گاهی دلتنگ افرادی شوید که در گذشته در زندگی شما حضور داشتهاند ولی آدمهای مناسبی برای شما نبودهاند! در چنین موقعیتهایی باید بدانید که ذهن شما احتمالا تمایل به پذیرش مسائل و انسانهای آشنا فارغ از مناسب بودن یا نبودن آنها دارد و آنها را به مسائل و افراد ناآشنای دیگر ترجیح میدهد. یا حتی زمانی که مدام به خودتان بگویید انسان زشتی هستید یا یکسری افراد مدام چنین جملاتی را به شما بگویند به مرور این چیزها برای شما تبدیل به باورهایی در ذهنتان خواهند شد و میتوانند به مرور زمان در مغزتان تثبیت شوند.
حتی اگر با واقعیت مطابقت نداشته باشند! در حدی که اگر کسی از شما تعریف کند حس بیلیاقتی در مقابل تعریف دیگران میکنید. سوال دیگری که باز مطرح میشود این است که چرا مغز موضوعات آشنا را راحتتر میپذیرد؟ علت مسیرهای عصبی است. ما هرکاری که انجام میدهیم، هرچیزی که میبینیم، گوش میدهیم و حتی هر فکری که در رشته افکارمان شکل میگیرد، همه و همه مسیر عصبی مخصوص به خودشان را در مغز شگفتانگیز ما به خود اختصاص دادهاند. به همین دلیل هم ایجاد کردن عادتهای جدید سخت است.
زیرا عادتهایی که جدید هستند برای بهوجود آمدنشان باید مسیرهای عصبی جدیدی هم در مغز ما شکل بدهند. ولی پس از تکرار آن عادت ها است که مسیرهای عصبی مربوط به آن عادت ها برای مغز ما آشنا میشود و وقتی تبدیل به عادت شدند راحتتر آن عادتها را در زندگیمان پیش میبریم. یک مبحث جالب دیگر روانشناختی را میتوانیم به عنوان مثالی تاملبرانگیز در اینجا ذکر کنیم.
آیا میدانید که وقتی میخواهید اراده کنید کاری را انجام دهید، کدام بخش از سیستم مغز شما وارد عمل میشود؟ بخشی به نام “قشر سینگولیت قدامی یا Anterior Cingulate Cortex” در مغز نقش حیاتی را در ایجاد کردن و همچنین تقویت اراده ایفا میکند. و خونرسانی به این بخش و تقویت آن زمانی انجام میشود که شما کارهایی را انجام میدهید که تمایلی به انجام آنها ندارید! یعنی با انجام کارهایی که اراده ی سختی میخواهند اتفاقا باعث میشوند این بخش در مغز شما تقویت و بزرگ تر شود و درنتیجه بهمرور زمان ارادهی شما در انجام همان کارها بیشتر میشود.
بهطور خلاصه با مواجهه با چیزهای ناآشنا مسیرهای عصبی جدیدی در مغز شما ایجاد میشود و طی فرایند تکرار است که آن مسیر ها تثبیت شده و مغز کم کم شروع به پذیرش میکند. درست مانند یادگیری مهارت جدید! هرچقدر زمان بیشتری را برای تکرار و تمرین آن مهارت اختصاص دهید به مرور در زمینهی آن مهارت پیشرفت خواهید کرد.
چرا پدیدهی “اثر تکرار ذهنی” تا این حد حائز اهمیت است؟
زیرا همانطور که چند لحظه قبل اشاره شد، پدیدهی اثر تکرار ذهنی یکی از پایههای اساسی ورودیهای ذهنمان را تشکیل میدهد و این بهشدت مهم است. همانطور که جسم ما به قدری مهم است که از هر نوع غذایی نباید وارد آن کرد، ذهن ما نیز به شدت ارزشمند است و اگر مدیریت نکنیم، همه نوع اطلاعاتی وارد آن میشود و میتواند منجر به شلوغ شدن و ایجاد شدن دغدغهها و درگیریهای بیش از حد و حتی گاهی غیر منطقی شود.
از سوی دیگر اینروزها که فضای مجازی ما را درگیر کرده است نیز میتواند ما را با دادهها و محرکهای مطابق میل خودش احاطه کند و ذهنیت ما را طوری شکل دهد که خودش میخواهد. حتی در تبلیغات هم از پدیدهی اثر تکرار ذهنی به شیوهای بسیار ماهرانه استفاده میشود که جلوتر به آن اشاره خواهیم کرد. حتی بسیاری از رسانهها که قصد شستشویمغزی را دارند نیز از همین ترفند استفاده میکنند.
ارتباط اینستاگرام با اثر تکرار ذهنی
اکسپلور و فضای الگوریتم اینستاگرام بسیار هوشمند است و محتواها و پستهایی را برای شما در اکسپلور بارگذاری میکند که قبلا با آنها تعامل داشته و یا به آنها علاقه مند بودهاید! همین مسئله باعث میشود شما با محتواهای تکراری مورد دلخواهتان بیشتر روبهرو شوید و در اثر همین تکرار، آن محتواها برای مغز شما آشناتر شوند و درنتیجه مسیرهای عصبی مربوط به پذیرش آن محتواها در سیستم مغز شما بیشتر و بیشتر تثبیت شوند.
به زبانی دیگر در اینستاگرام، اینفلوئنسرها و افرادی که قلاب را بهدست دارند از اثر تکرار ذهنی به عنوان تکنیکی برای سناریونویسی اکسپلوری استفاده میکنند. در حقیقت آنها از اثر تکرار ذهنی برای حفظ جایگاهشان در اینستاگرام بهره میبرند..اثر تکرار ذهنی مانند اکسیژنی برای آنهاست تا آنها را زنده نگه دارد و همانطور که در مقالهی تفکر نقاد تحت عنوان ” اینستاگرام چه تاثیری بر تفکر نقاد میگذارد؟ اندیشه نقادانه چیست؟” هم این موضوع را بررسی کردیم، همین موضوع باعث کمرنگ شدن تفکر نقاد در شما میشود.
زیرا شما دیگر با محتواهای مختلف، طرزتفکرهای مختلف، زوایای دید مختلف و… کمتر مواجه میشوید و در نتیجه تفکری یکپارچه و تکبعدی میتواند در ذهن شما شکل بگیرد. تفکری تکبعدی درست طبق همان شیوهای که جامعه و یا اینفلوئنسرهای مجازی میخواهند. همین مسئله نیز میتواند استقلال فکری را از شما صلب کند.
شاید شما یک سبک خاص از لباس، یا سبک دکوراسیون اتاق یا خانهتان یا سبک خاصی از ماشین، موسیقی، دوستان، ترکیب رنگها و… را قبلا نمیپسندیدید.. ولی پس از گیر افتادن در چرخه ی تکرار و اثر تکرار ذهنی، خود را با یک سری محرکها وفق دادهاید. و این موضوع میتواند میان شما و هویت اصلی خودتان فاصله ایجاد کند! البته لازم است اشاره کنیم که اثر تکرار ذهنی تنها در اینستاگرام وجود ندارد. بلکه در دیگر رسانههای فضای مجازی و حتی در زندگی واقعیمان هم میتواند ما را احاطه کند و اینستاگرام تنها بخشی از جامعه را تشکیل میدهد.در جامعه هم میتوانیم شاهد اثر تکرار ذهنی باشیم.
مانند تبلیغی که نظرمان را در ابتدا جلب نمیکند ولی آنقدر در بیلبوردهای شهر یا تیزرهای تلویزیونی یا آگهی ها و مجلهها ما را با آن مواجه کنند که کم کم تحت تاثیر آن قرار بگیریم. حتی عادی سازی و شستشوی مغزی نیز طی اثر تکرار ذهنی است که رخ میدهد.. همانطور که اکثر افراد در زمان قدیم نسبت به برخی ناهنجاریها عدم رضایت خود را نشان میدادند ولی امروزه بسیاری از آن ناهنجاریها عادی و حتی روزمره شدهاند و اثر تکرار ذهنی موجب بیتفاوتی مردم شده است زیرا طی چرخهی تکرار چنین موضوعاتی در مغز ما فضا و مسیر آشنایی را ایجاد میکنند!
درست است که گاهی ایده گرفتن از آنها بسیار میتواند مفید باشد ولی باید حواسمان باشد که این چرخه ی اثر تکرار ذهنی را مدیریت کنیم زیرا جامعه نمیخواهد ما خوشحال باشیم و همچنین درصدد ایجاد کردن حواسپرتی های بسیاری برای ما است که میتواند آن حواس پرتی ها را با استفاده از ترفند اثر تکرار ذهنی در افرادش ایجاد کند. ولی نیاز است به این موضوع عمیق تر بیندیشیم.. اثر تکرار ذهنی هم دارای یک سری مزیتها و هم دارای یک سری معایب است که در ادامه آنها را بررسی خواهیم کرد.
جنبه های مثبت اثر تکرار ذهنی
همانطور که قبلا هم اشاره کردیم، تکرار باعث میشود یک چیز ناآشنا برایمان آشنا و قابل اعتماد بهنظر بیاید و این موضوع میتواند در بسیاری از زمینهها مفید باشد:
- یادگیری: هرچقدر بیشتر یک مطلب را هنگام مطالعه تکرار کنیم باعث میشود راحتتر آن مطلب در ذهنمان تثبیت شود و آن را یاد بگیریم یا همانطور که ذکر شد، با تمرین زیاد است که میتوانیم در یک مهارت موفقتر شویم. آنهم به علت ایجاد و تثبیت مسیرهای عصبی در مغزمان است.
- روابط: دیدن مکرر یک فرد میتواند باعث ایجاد ایجاد حس صمیمیت و آشنایی در طی پدیدهی اثر تکرار ذهنی شود. و حتی به همین دلیل هم وقتی با یکی از دوستان صمیمی چندسالهمان ارتباط مان به پایان میرسد تعجب میکنیم. زیرا طی چندین سال در اثر تکرار و رفتوآمدهای مکرر مسیرهای عصبی آشنای زیادی در مغز ما شکل گرفته بود که موجب ایجاد اعتماد بین ما و آن فرد شده بود و وقتی بعد از چندین سال متوجه میشویم آن فرد آنقدرها هم که ما فکر میکردیم قابل اعتماد نبوده است؛ تعجب میکنیم!
- تقویت باورها و ارزشها: اگر مدام با پیامهایی روبهرو شویم که ارزشهای ما را تقویت میکنند، آن ارزشها بیشتر در ذهن ما تثبیت میشوند. البته در صورتی که آن باورها و ارزشهایمان برخی ناهنجاریهای موجود در جامعه را به دنبال نداشته باشند.
جنبه های منفی اثر تکرار ذهنی
تعصب و جانبداری: تکرار باعث میشود بدون اینکه آگاه باشیم نسبت به چیزهایی که قبلا ندیدهایم به صورت ناخودآگاه بدبین یا بیاعتماد باشیم که باز هم این مورد باعث فاصله گرفتن از تفکر نقادانه خواهد بود. در این مورد میتوانیم به تخت پروکروستس اشاره کنیم. پروکروستس شخصیتی در اساطیر یونان بود که برای مسافران زیادی تخت برای خوابیدن اختصاص داده بود.
اگر فرد دقیقا همقد با تخت بود به او کاری نداشت ولی اگر از تخت بلند تر بود سر و پای او را طوری قطع میکرد که همقد تخت شود و اگر کوتاه تر بود او را از سر و ته میکشید تا همقد تخت شود. شاید این داستان خشن بهنظر برسد ولی از این داستان به عنوان نمادی برای تعصب و جانبداری استفاده میکنند. آن تخت برای پروکروستس آشنا بود و اگر کسی همقد با آن تخت نبود .. ناآشنایی بود که باید طبق ذهنیت و چارچوب فکری پروکروستس آشنا میشد.
- پذیرش اطلاعات نادرست: اگر یک خبر دروغ یا شایعه بارها و بارها تکرار شود ممکن است به مرور زمان باعث شود که واقعی بهنظر برسد حتی اگر منبع معتبری نداشته باشد. به عنوان مثال سلبریتیای را در نظر بگیرید که شایعهای را دربارهی او پخش میکنند. حتی اگر منبع معتبری پشت این شایعه نباشد هرچقدر بیشتر آن شایعه تکرار شود کمکم ممکن است افراد دیگر آن را باور کنند. و این دیگر استفادهای است که از اثر تکرار ذهنی میشود.
- مصرفگرایی ناخودآگاه: همانطور که قبلا اشاره کردیم، تبلیغات از اثر تکرار ذهنی به عنوان ترفندی ماهرانه بسیار استفاده میکنند و این مسئله میتواند منجر به مصرفگرایی و ترویج آن در جامعه بشود و حتی اگر برخی از کالاها را دوست نداشته باشیم، ترغیب شویم که آنها را بخریم.
- بیحسی عاطفی: برخی از افراد بیش از حد معمول تصاویر خشونت، فقر، بدبختی یا حتی خیلی از ناهنجاریها را دنبال میکنند. این مسئله میتواند به مرور زمان باعث شود آنها نسبت به مسائل بیحس و بیتفاوت شوند و دیگر آنقدر واکنش نشان ندهند. این مسئله بهشدت حائز اهمیت است زیرا میتواند جلوی همدلی و کمک کردن به دیگران را بگیرد و حتی باعث عادیسازی شدن بیتفاوتی در جامعه شود. حتی بسیاری از کودکان درحال انجام بازی های کامپیوتری یا تماشای فیلم و سریالها و کارتونهایی هستند که دارای ژانر وحشت ویا خشونت هستند. تحقیقات و آزمایشها ثابت کردهاند که این کودکان شاید در همان سن واکنشی نشان ندهند ولی به فرض اگر آن کودک 9 سال سن دارد، در سن 19 سالگی دچار خشم زود به هنگام یا افراطی خواهد بود. (اگرچه که در سنین نوجوانی این طبیعی است که فرد دچار افزایش اضطراب و.. شود ولی در اینجا منظور خشم به دور از انسانیت و خارج از حد طبیعی است.)
- تثبیت الگوهای منفی: عادیسازیای که امروزه در برخی از محیط ها ازجمله محیطهای مجازی و بهخصوص اینستاگرام درحال رخ دادن است، بهشدت میتواند تاثیرگذار باشد و روند جامعه را تغییر دهد. طبق نظریهی friends ما معدل اطرافیانمان از جمله خانواده، دوستان، همکاران و به طور کلی شخصیت ما میانگین شخصیت افرادی خواهد بود که بیشترین معاشرت و دیدار را با آنها داریم. در چند مورد حتی اثبات شده است که به طور مثال اگر شما فردی دارای ارزشهای انسانی هم که باشید، اگر دوستان نزدیک شما افرادی خیانتکار باشند به احتمال 80 یا 90 درصد به بالا شما هم همانطور خواهید شد. زیرا مغز ما بیشتر از اینکه به درستی یا غلطی یا خوبی و بدی باور داشته باشد، آشنا بودن یا ناآشنا بودن را ملاک اصلی خود قرار میدهد.. و این میشود اثر تکرار ذهنی.
رفتار هوشمندانه در پاسخ به اثر تکرار ذهنی چیست؟
قطعا اثر تکرار ذهنی موضوعی بحثبرنگیز و قابل تعمقتری است و همچنین دارای مزایا و معایب گستردهتری است. اما در هرصورت از مسائل روزمرهای است که ما اغلب به صورت ناخودآگاه تحتتاثیر آن قرار میگیریم. پس اولین و مهم ترین گام آگاهی از این فرایند و نحوهی عملکردش است. سپس باید خودمان کسی باشیم که آن را مدیریت میکنیم در غیر این صورت اثر تکرار ذهنی است که ما را مدیریت خواهد کرد.. همانطور که اتفاقا هدف اثر تکرار ذهنی هم همین است.
آیا به محتواهایی که دنبال میکنیم چقدر میاندیشیم؟ چرا یک سری افراد مشخص را در فضاهای مجازی و همچنین اینستاگرام دنبال میکنیم؟ چرا سبک موسیقی جدیدی به پلیلیست ما اضافه شده است که با سبک موسیقیهایی که قبلا گوش میکردیم تفاوت دارد؟ آیا به این خاطر است که واقعا سلیقهی ما و علایق مان همین بوده است؟ یا این علایق ما فقط تحت تاثیر چرخهی تکرار به این صورت درآمده است؟ آ
یا اگر علایقمان مانند علایق دیگران نباشد، عجیب بهنظر خواهیم رسید یا از دیگران عقب خواهیم ماند؟ مانند فردی که به اسپرسو علاقهای ندارد ولی به این علت که اکثر افراد هنگام صبح به صرف یک فنجان کوچک اسپرسو غروب آفتاب را تماشا میکنند یا در بیلبوردهای تبلیغاتی خیابانها زیاد با آن مواجه میشود سعی در علاقه پیدا کردن به اسپرسو داشته باشد.. و این نشان دهندهی این است که چقدر اثر تکرار ذهنی در مسائل ساده و حتی روزمرهی ما تاثیرگذار است.ها
باشد که با دید عمیق تری دربارهی مسائل اطرافمان بیندیشیم. از اینکه اوقات ارزشمند خودتون رو به مطالعهی این مقاله اختصاص دادید سپاسگزارم!
بهار ملاحیان دانشجوی روانشناسی
دانشگاه علوم پزشکی تهران