اینستاگرام چه تاثیری بر تفکر نقاد می‌گذارد؟ اندیشه نقادانه چیست؟

تاثیر اینستاگرام بر تفکر نقاد: این روز ها اینستاگرام به عنوان یکی از برجسته ترین کانون های توجه در عصر مجازی قرار گرفته است و اقیانوسی از اطلاعات را در بر می‌گیرد. اقیانوسی عمیق که می‌توانید در آن غرق شوید یا به کوه یخ برخورد کنید یا در سیاهچاله ی آن فرو بروید..اما اگر کمی از سطح متلاطم آن فاصله بگیرید و عمیق تر بیندیشید می‌توانید در آن شنا کنید. چرا که هرچقدر هم سطح آب متلاطم باشد، وقتی به اعماق می‌روید آب آرام است.

من بهار ملاحیان دانشجوی رشته روان‌شناسی  قصد دارم به یکی از چالش برانگیز ترین موضوعات عصر حاضر، تاثیر اینستاگرام بر تفکر نقاد و نحوه ی اندیشیدن‌مان بپردازم. فضایی سرشار از همه نوع اطلاعات. که گاهی آن‌قدر اطلاعات سطحی آن در قلاب ترندینگ گیر می‌کند و تعداد زیادی از مخاطب‌ها بدون تفکری مستقل به نشر آن‌ها می‌پردازند که راحت ترین واکنش و پاسخ ما پذیرش و موافقت به جای دوباره فکر کردن است!

در این مقاله قصد داریم توضیحاتی در ارتباط با اندیشه  نقاد و مزایای آن داشته و همچنین به علت هایی بپردازیم که منجر به داشتن یا نداشتن تفکر نقاد می‌شود و سپس به تاثیرات اینستاگرام براین شیوه ی تفکر بپردازیم.

منظور از تفکر نقاد یا اندیشه نقادانه چیست؟

تفکر نقاد شیوه‌ای از اندیشیدن است که از نوعی استقلال فکری نشات می‌گیرد. درواقع هنگامی است که همه یک شیوه از تفکر را پیش می‌گیرند و افراد دیگر هم این طرحواره ی ذهنی را دنبال می‌کنند که “همه به این سبک می‌اندیشند یا رفتار می‌کنند پس حتما درست است.” زیرا همه ی ما انسان‌ها از لحاظ بنیادی نیاز به همدلی داریم و از طرف دیگر به نوعی می‌خواهیم تایید شویم. این یکی از دلایل این است که تمایل داریم از تفکری مستقل و خودکفا طفره برویم زیرا می‌ترسیم از اینکه قضاوت شویم یا دچار اضطراب شویم.

پس طبیعتا ترجیح خواهیم داد در بستر امن و راحتی خود بمانیم. یک حقیقت جالب در ارتباط با اینکه ما انسان‌ها ‌تمایلی به داشتن اندیشه نقاد  نداریم برمی‌گردد به دلیلی روان‌شناختی که به عمکرد بخشی از سلول‌های مغز به نام نورون‌های ‌آینه‌ای مربوط می‌شود.

در کلونی بخوانید: ترک اعتیاد به اینستاگرام با برنامه 30 روزه بدون درد و خماری

منظور از تفکر نقاد یا اندیشه نقادانه چیست؟

نورون‌های آینه‌‌ای ما را وادار می‌کنند مطابق جمع رفتار کنیم!

احتمالا شما هم گاهی تجربه کرده باشید که در جمعی حضور دارید و یک نفر شروع به دست زدن می‌کند و حتما دیده‌اید که چگونه این عمل فردی می‌تواند فراگیر شود و به سرعت همه ی افراد حاضر در اتاق شروع به دست زدن می‌کنند. یا وقتی در کلاس یا یک کارگاه حضور دارید و استاد یا برگزار‌کننده ی کارگاه سوالی می‌پرسد شما در بلند کردن دستتان و گفتن نظرتان تردید دارید. ولی وقتی دو نفر دیگر را می‌بینید که دست خود را بالا برده اند راحت تر دستتان را بالا می‌برید و مصمم ‌تر هستید که نظرتان را بگویید.

اینکه ما بعضی از رفتارها را از یکدیگر تقلید می‌کنیم از عملکرد نورون‌های آینه‌ای سرچشمه می‌گیرد که البته این فرایند فرایندی ناخوداگاه است. نورون‌هایی که در فرایند اجتماعی شدن ما نقش بسزایی دارند. اما باید طوری ‌مدیریت ‌آن را به‌دست بگیریم که باعث نشود گاه عمیق و منطقی فکر نکنیم. صحنه ای را در نظر بگیرید که درگیری‌ای بین دونفر به وجود آمده است. چندین پژوهش در ارتباط با موقعیتی مشابه اثبات کرده‌اند که هرچقدر تعداد افرادی که به عنوان تماشاگر حضور دارند بیشتر باشد احتمال اینکه فردی برای کمک برود به شدت کاهش فزاینده‌ای خواهد داشت.

ولی اگر یک‌سری افراد به کمک بروند، اشخاص دیگرهم بیشتر ترغیب خواهند شد که آنها هم به کمک بروند. این یکی از مثال های بارزی است که ثابت می‌کند که حتی تفکر نقاد می‌تواند نقش نجات‌دهنده‌ای داشته باشد و واقعا هم همینطور است! تفکر نقاد به شدت نجات دهنده است. حتی به طرز عجیبی نسل‌های بعدی را نجات خواهد داد. هرچقدر افراد بیشتر در تفکرات خود غرق شوند و زاویه ی دید تک‌بعدی داشته باشند فاصله ی عمیق‌تری هم از تفکر نقاد می‌گیرند..ونظام باورهای شان تثبیت خواهد شد.

زیرا بین یاخته های مغزما ارتباطاتی هوشمندانه تحت عنوان سیناپس‌های عصبی وجود دارد. به زبان ساده‌تر برای هرکاری که ما انجام می‌دهیم مسیرهای عصبی‌ای شکل گرفته اند و با تکرار هرکدام از آن کارها این مسیرهای عصبی تقویت می‌شوند و ثبات بیشتری پیدا می‌کنند. نکته ی حائز اهمیت این است که حتی باورهای ما و به خصوص باورهای پیش‌فرض ما مسیرهای عصبی مخصوصی را به خود اختصاص دادند.

هرچه زمان بیشتری بگذرد باورهای پیش‌فرض به مرور زمان قوی‌تر می‌شوند. و تفکر نقاد…. تفکر نقاد یعنی ایجاد یک مسیر عصبی یا مسیرهای عصبی جدید! و درست مثل ایجاد کردن عادت های جدید در زندگی که ایجاد کردن‌شان سخت است، داشتن اندیشه  نقاد  یعنی تفکری نو! که مسلما نیاز به ایجاد مسیرهای عصبی جدید دارد و به همین معنی هم هست که کاری سخت و همراه با تولید اضطراب است. ولی در حقیقت ارزش دارد.

در کلونی بخوانید:   33 ایده تولید محتوا برای پیج سالن آرایش زنانه در اینستاگرام

اضطراب بنیادی کارن هورنای

یک حقیقت بحث‌برانگیز این است که دلیل دیگر اینکه تفکر نقاد داشتن برای ما بسیار سخت است، اضطراب بنیادی است که اولین بار کارن هورنای آن‌ را مطرح کرد. حتی این موضوع در ارتباط با سایر باورهای پیش‌فرض که از دوران کودکی از طریق والدین و محیط به ما منتقل شده است نیز صدق می‌کند. اینکه عموم درباره ی یک مسئله توافق نظر داشته باشند و ما تمایلی به فکر کردن دوباره با ذهنیت مستقل خودمان به آن موضوع نداریم به این دلیل است که دچار اضطراب می‌شویم.

اینکه شما تنها فرد حاضر در اتاق باشید که ایده ای متفاوت با افراد حاضر در آن اتاق دارد قطعا برای شما اضطراب ایجاد می‌کند و طبیعتا شما تمایل خواهید داشت همرنگ جماعت شوید. ولی جالب است بدانید افرادی که تفکر نقادانه دارند کاریزمای بسیار بالایی هم دارند. اندیشه نقاد  یعنی مانند اکثریت نباشید و از متفاوت بودن عقب‌نشینی نکنید. اگر همه مانند یکدیگر فکر کنند جامعه پیشرفتی به خود نخواهد دید.

ولی تفکر نقاد نقطه عطف جامعه و به وجود آوردن پیشرفت و توسعه ‌یافتن است. تفکر نقاد مسیری جدید ایجاد می‌کند؛ مسیرهایی که کمتر کسی حاضر به حمل کردن بار اضطراب بنیادی آن بر روی شانه‌های خود است. اگرچه تفکر نقاد نادر است ولی عمیقا قدرتمند خواهد بود به حدی که باعث تغییر و تحول یک جامعه و حتی یک دنیا خواهد شد!

انتخاب اینستاگرام چه تاثیری بر تفکر نقاد می‌گذارد؟ اینستاگرام چه تاثیری بر تفکر نقاد می‌گذارد؟

اگر اندیشه نقادانه نداشته باشیم چه اتفاقی می‌افتد؟

با توجه به آنچه تاکنون گفته شد، شاید برای شما هم سوال شده باشد که راه حل این اضطراب چیست؟ پاسخ بسیار ساده و البته قابل تعمق است…. پذیرش اضطراب! اینکه این نوع اضطراب بسیار مفید است و اگر از آن دوری نکنیم و در دل آن برویم باعث بلوغ فکری و رشد شخصیت خواهد بود. زیرا قرار نیست همیشه حالمان خوب باشد و اضطراب در حد طبیعی پایه ی سلامت روان است! با توجه به تحقیقات اخیر، اگر اضطرابی وجود نداشت و مغز انسان همواره حس ‌آسودگی‌خاطر می‌کرد چندی طول نمی‌کشید که تمایل به نابودی با اراده ی خودش پیدا می‌کرد.

داشتن تفکر نقاد مسلما همراه با اضطراب خواهد بود. اینکه مغز شما بپذیرد که اگر همه یک روش برای اندیشیدن را پیش گرفته‌اند لزوما به معنی صحت آن روش نیست، مغز شما را دچار اضطراب خواهد کرد و باید برای داشتن اندیشه نقاد  طعم این اضطراب را با پوست و استخوان‌تان بچشید.

درواقع تفکر نقاد بدون اضطراب معنا ندارد و هردو در کنار هم، یکدیگر را حفظ می‌کنند. ولی اگر بخاطر ترس از اضطراب از تفکر نقاد دوری کنیم‌ جامعه‌ای سرشار از ‌آرامش رشد خواهد کرد که در پیله ی خود می‌پوسد و همیشه سبک زندگی تکراری خود را طی می‌کند. و این آسیب اصلی است!

اگر تفکر نقاد وجود نداشته باشد، به مرور زمان جامعه‌ای یکدست با افرادی شکل خواهد گرفت که در نظام باورهای خود و سلیقه‌ی افرادش، تک بعدی هستند و هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند و این مسئله باعث افت زیانبار طرزتفکر محوریت جامعه خواهد شد و رشد و توسعه ‌ای نخواهد یافت.

مثال‌هایی از مواردی که بدون داشتن تفکر نقاد همه‌گیر شدند:

  • بسیاری از افراد فکر میکنند افراد افسرده به علت شدت بالای غم افسرده هستند و تفاوت چندانی بین افسردگی و غم قائل نمی‌شوند. در صورتی که اندیشه نقاد به ما می‌گوید: افسردگی چیزی فراتر از غم است و حتی مطالعات و پژوهش های روان‌شناسی ثابت کرده‌اند که افسردگی از انباشته شدن خشم فروخورده و حس ناکافی بودن و مواردی از این قبیل به وجود می‌آید. از سویی دیگر جامعه باورهای خوبی نسبت به افراد افسرده ندارد و افسردگی را به چشم اختلال نگاه نمی‌کند، بلکه آن‌را حتی ننگ می‌شمارد.
  • جمله‌ای دیگر را می‌توانیم مثال بزنیم که به ظاهر زیبا و منطقی بنظر می‌آید و خیلی از افراد به‌خصوص در فضای مجازی از آن استفاده می‌کنند.. ولی در اصل تفکر نقاد به ما می‌گوید که آن جمله نآهمواره دارای صحت نیست. جمله ی “هرچیزی که تو را نکشد، تو را قوی‌تر می‌کند”. این جمله درارتباط با بسیاری از افراد به خصوص افراد افسرده صدق نمی‌کند. همانطور که مت‌هیگ نویسنده‌ی انگلیسی از تجربیات خودش به عنوان فردی که افسردگی اضطرابی را گذرانده است این گونه می‌گوید که “من گاهی نمی‌خواستم بمیرم ولی نمی‌خواستم زنده هم باشم.” او می‌گوید خیلی از اوقات موضوعاتی باعث مرگ او نشد ولی او را در برهه از زندگی‌اش ضعیف‌تر کرده بود. هرچند که او با اندیشه نقادانه‌ی خود زندگی خودش را تغییر داد. او همچنین ذکر کرده است که تجربه ی هر فرد از افسردگی یا حتی خوشحالی متفاوت است. و همچنین اضافه کرده است که هیچ کتابی واقعیت زندگی را به شما نشان نخواهد داد مگر اینکه خودتان نویسنده ی کتاب‌تان باشید و روش منحصر به خودتان را برای زندگی پیدا کنید نه روشی که دیگران به شما ارائه می‌دهند و می‌توان گفت که او درواقع به اندیشه  نقاد اشاره کرده است.

انتخاب اینستاگرام چه تاثیری بر تفکر نقاد می‌گذارد؟ اینستاگرام چه تاثیری بر تفکر نقاد می‌گذارد؟ 3

نقش اینستاگرام در تفکر نقاد

اینکه به قول ایرانی‌ها از آب گل‌آلود هم می‌توان ماهی گرفت، جای شک و تردید باقی نمی‌گذارد ولی اگر ماجرا را به صورت کلی در نظر بگیریم اینستاگرام دنیایی با میلیون‌ها مخاطب و میلیون‌ها محتوا با انواع مختلف است. در چنین فضایی باید هوشمندانه فکر کرد که چگونه اینفلوئنسرهای که از اینستاگرام کسب درآمد میکنند فرمان را به‌دست گرفته‌اند و محتواهایی را در اکسپلور اینستاگرام بارگذاری می‌کنند و راه‌ ورسم زندگی کردن به شیوه ی صحیح را از زاویه ی دید خودشان به شما ارائه می‌دهند.

نقض تفکر نقاد بر خلق افراد شبیه به هم

اندیشه  نقاد به شما می‌گوید هر فردی زاویه‌ی دید خودش را دارد! ما حدودا هشت میلیارد انسان برروی این سیاره‌ی خاکی هستیم و طبق تفکر نقاد هیچ‌گاه دوفردی را پیدا نخواهید کرد که عینا تفکر و زاویه‌ی دیدی شبیه به هم داشته باشند و این همان نکته‌ای است که اینفلوئنسرها و افرادی که ادعای دانایی کامل در دادن تکنیک صحیح برای زندگی کردن به شما را دارند، آن را نادیده می‌گیرند.

اگر با اندیشه نقاد بیندیشید، شاید خیلی از صحبت‌های آنان که برگرفته از تجربیات شخصی خودشان است تاحدودی الهام بخش باشند ولی هیچ‌گاه زیباترین زندگی را به اندازه ی زمانی که خودتان از خودتان ایده‌ای برای ارائه دادن داشته باشید، تجربه نخواهید کرد. اکثر افراد تمایل دارند از اندیشه نقاد فاصله بگیرند با این ذهنیت که: “کسی قبلا درباره ی زندگی فکر کرده و همه دارند از آن استقبال می‌کنند؛ پس چرا من باید به خودم زحمت بدهم و درباره اش فکر دیگری کنم؟”…

همچنین در زیر سایه ی ترندینگ مشاهده می‌کنیم که یک سبک خاص از استایل یا سلیقه ی موسیقی یا شریک زندگی پررنگ جلوه داده می‌شود و از فردای آن، افراد همان‌ها را تقلید می‌کنند و از خود واقعی شان فاصله می‌گیرند و شبیه به چیزی که بخشی از جامعه _مانند اینستاگرام به عنوان یکی از پرمخاطب ترین‌های فضای مجازی_ از آنها می‌خواهد رفتار می‌کنند. سبک لباس های شبیه به هم، پلی‌لیست موسیقی های شبیه به هم، حتی در هردوره شاهد این هستیم که افراد یک مدل کتاب‌هایی که تبلیغ می‌شود را می‌خوانند.

و مهم تر از همه.. سبک زندگی افراد هم تحت‌تاثیر ترندینگ قرار می‌گیرد.. و این ‌افت است. تو طوری زندگی نمی‌کنی که خودت می‌خواهی و از آن لذت می‌بری بلکه طوری زندگی می‌کنی که دیگران بهت پیشنهاد می‌دهند.. تمایل داریم راهی که عموم می‌روند را در زندگی انتخاب کنیم؛ ایده های دیگران را استقبال کنیم و صرفا همان ایده‌ها را دنبال کنیم به جای اینکه خودمان صاحب ایده باشیم و چیزی برای ارائه کردن از خودمان داشته باشیم.

مقایسه ی باطن زندگی خود با ظاهر زندگی بقیه - تفکر نقادانه - اندیشه نقادانه

مقایسه ی باطن زندگی خود با ظاهر زندگی بقیه

در الگوریتم اینستاگرام اینفلوئنسرها تکنیک‌هایی را به ما نشان می‌دهند تا بگویند چه سبک زندگی‌ای مناسب است، دوستان خوب یا هر آدم دیگری در زندگی‌مان باید چه معیارهایی داشته باشد تا آنها را بپذیریم و درواقع دغدغه‌های زندگی را رقابتی جلوه می‌دهند. این سیستم باعث پرورش تفکر ایدئال‌گرایانه می‌شود.

طوری که در ذهن‌مان اینگونه نهادینه می‌کنند که به عنوان مثال دوست صمیمی یا شریک زندگی‌تان باید به صورت پیش‌فرض صفر تا صد نحوه ی صحیح رفتار با شما را بلد باشد و این تفکر باعث می‌شود ما فردی ایدئال‌گرا شویم و از فرهنگ “حل کردن و شفاف‌سازی بسیاری از مسائل از طریق گفتگو و صحبت کردن با یکدیگر” فاصله بگیریم! درصورتی که گاهی این ما هستیم که باید به طرف مقابلمان یاداوری کنیم که چطور می‌خواهیم با ما رفتار شود و البته خودمان هم طبق چیزی که می‌خواهیم با آنها رفتار کنیم.

تاثیر سلبریتی‌ها، بلاگر ها و اینفلوئنسرها بر اندیشه نقاد

یکی از لایه‌های اندیشه نقاد این است که نسبت به چیزهایی که دوستشان داریم تعصب افراطی و بیش‌ازحد نداشته باشیم. به خصوص در فضای مجازی افراد تمایل دارند چیزهایی را که اینفلوئنسرها ، بلاگرها و سلیبریتی ها یا افرادی که مورد علاقه‌شان است بپذیرند فقط چون به آن شخص علاقه دارند یا آن شخص قبلا فعالیت هایی داشته که مورد قبول واقع شده است.

چون این افراد محبوب هستند، ایده‌های‌شان به سرعت همه‌گیر خواهد شد و دیگران هم آن ایده‌ها را تقلید خواهند کرد. و این باعث ضعیف‌تر شدن پایه‌های تفکر نقاد می‌شود. یه قانون روان‌شناختی به اسم تکرار ذهنی (Mere Exposure Effect) میگوید هرچقدر مخاطبت بیشتر با سلسه محتوای هم ایدئولوژی روبرو بشود، بیشتر تاثیر می پذیرید.

اثر حباب فیلتر و اکوچمبر بر تفکر نقاد

اینکه اینستاگرام براساس الگوریتمی که دارد محتواهایی را برای شما به نمایش می‌گذاره که شما از آن سبک محتواها استقبال کردید و قبلا با آنها تعامل داشته‌اید، باعث می‌شود کمتر با طرز تفکرها و محتواهای متفاوت روبه‌رو شوید و این موضوع جلوی تقویت اندیشه  نقاد را خواهد گرفت. تفکر نقاد نه تنها به معنی داشتن تعصب نیست بلکه دقیقا چیزی مقابل آن است.

یعنی شما جسارت رو‌به‌رو شدن با انواع زوایای دید و طرز تفکر‌های مختلف را داشته باشید. به زبان ساده‌تر داشتن اندیشه نقاد یعنی برخوردار بودن از انعطاف ذهنی! انعطاف ذهنی به طوری که نه بر باورهای خود پافشاری کنیم و نه راحت و سریع درمقابل دیگران به نشانه‌ی تایید سر خم کنیم. و این قابلیت با‌ظرافتی است که تفکر نقاد به انسان می‌بخشد…!

کاهش دامنه ی توجه زمزمه ای از تفکر نقاد

کاهش دامنه ی توجه زمزمه ای از تفکر نقاد

با توجه به سرعتی که در تولید محتوا داخل اینستاگرام قابل مشاهده است و پست‌ها به سرعت درحال بارگذاری هستند، این محتواهای کوتاه و سریع در اینستاگرام قادر هستند که دامنه ی توجه و عمیق فکر کردن را از انسانها بگیرند. چون در اینستاگرام با پست‌هایی مواجه می‌شویم که درارتباط با موضوعی که قبلا درباره‌اش فکر شده صحبت می‌کنند و این می‌تواند در لایه‌های ناخوداگاه ذهن ما تبدیل به ‌عادتی از این نوع شود که پاسخ مسائل باید همیشه حاضر و آماده برای ما باشند و لازم نیست که خودمان به دنبال تحلیل و هفکری‌های عیمق نسبت به‌ آنها باشیم.

و این باعث جایگزین شدن تفکر سطحی به‌جای تفکر عمیق در ما خواهد شد. زیرا اندیشه نقاد یعنی بازنگری عمیق! یعنی فاصله گرفتن از حاشیه و سطحی‌نگری هایی که اگر مدیریت نکنیم دورمان را شلوغ خواهند کرد. و زندگی کردن در سطح…بسیار راحت است. افراد تمایل دارند دیگران راه‌شان را طی کنند. مسیر های رفته، ولی اندیشه  نقاد به تو می‌گوید خودت راه خودت را بساز و آن را طی کن، نه راه را برو.

عادی‌‌سازی: ضعف در اندیشه نقاد

اگر اندکی عمیق‌تر فکر کنیم فضای مجازی و به خصوص اینستاگرام به عنوان بخشی از جامعه می‌خواهد نظام باورهای افراد را بر اساس چیزی که خودش می‌‌خواهد پیش ببرد. در حقیقت مبحثی که درارتباط و درمقابل اندیشه نقاد مطرح است‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، باورهای پیش‌فرض می‌باشد. باورهای پیش‌فرض الگوهای عمیقی هستند که به مرور در بخش ناهشیار ذهن ما جا خوش می‌کنند و در سرتاسر تصمیم‌های زندگی و رفتارهای ما به عنوان تابلوهای راهنما نقش ایفا می‌کنند.

اگرچه پایه ی باورهای پیش‌فرض ما در دوران طلایی کودکی شکل می‌گیرند و اساسا از طریق خانواده و افراد مهم زندگی و جامعه و بستر تربیتی به افراد منتقل می‌شوند و رشد و نمو پیدا می‌کنند، ولی جامعه همچنان در شکل دادن باورهای بنیادی ما، یکی از نقش‌های اساسی را ایفا می‌کند.

یکی از ابزارهای مهم و کاربردی جامعه به منظور این هدف همانطور که ذکر شد، اینستاگرام است. ولی جالب است که اینستاگرام در برخی موارد جامعه ای است که هنجارهای جامعه ی اصلی را می‌شکند و مواردی که در قدیم پذیرش آنها حتی به دور از ارزش بوده‌است، از طریق اینستاگرام عادی‌سازی می‌شوند و به طوری این روند آرام پیش می‌رود که افراد متوجه تغییر ارزش‌های‌شان نمی‌شوند! و این سیستم کاملا به‌دور از اندیشه نقاد است.. تفکر نقاد باعث می‌شود ابتدا حواس‌مان باشد که عادی سازی هایی درحال صورت گرفتن است. و سپس همین تفکر نقاد نمی‌گذارد مسائل را بپذیریم صرفا چون عادی شده‌اند.

نتیجه گیری: سایه‌های روشن اینستاگرام، بازاندیشی در اندیشه نقاد!

اگرچه موارد دیگری هم هستند که بسیار جای بحث خواهند داشت ولی مهم ترین گام برای شروع، بازاندیشی نسبت به نظام باورهای‌مان خواهد بود. گاه ممکن است محتوایی در اینستاگرام دیده باشید و نظر خاصی در ارتباط با آن داشته باشید ولی به محض باز کردن کامنت‌ها و نظرات سایر مخاطبین که همه بر سر موضوعی اتفاق نظر دارند شما هم نظر خود را تغییر داده‌اید صرفا به این دلیل که عموم آن نظر خاص را داشتند.

اگرچه همانطور که چندی قبل هم اشاره کردیم داشتن اندیشه نقاد به این معنی نیست که تعصب کورکورانه نسبت به عقاید و باورهای خود داشته باشید و به نظرات دیگران فکر نکنید، زیرا این کار خود به معنی عدم مواجه شدن با دیدگاه های مختلف خواهد بود و اندیشه نقاد را نقض می‌کند.. ولی به این معناست که باوری را نپذیرید صرفا به این دلیل که دیگران هم همان باور را پیش گرفته اند. من بهار ملاحیان عضوی از تیم ارزشمند کلونی که ارائه دهنده خدمات ادمینی اینستاگرام است، بسیار مفتخر و سپاسگزارم که اوقات ارزشمند خودتون رو به مطالعه ی این مقاله اختصاص دادید. امیدوارم مطالب آن برای شما مفید بوده باشه.

بهار ملاحیان
دانشجوی روان‌شناسی علوم پزشکی تهران

 


در متمم بخوانید: تفکر نقادانه (Critical Thinking) | آموزش تفکر انتقادی

در کلونی بخوانید: 

  1. 33 ایده تولید محتوا اینستاگرام برای پیج دندانپزشکی
  2. چگونه با کامنت گذاری حرفه‌ای در اینستاگرام میلیونی شویم؟ رازهای وایرال شدن بنیامین!
  3. شادوبن (Shadowban) اینستاگرام چیست و چگونه در 3 روز از آن خارج شویم؟ (راهنمای نجات)
  4. علت ساسپند شدن اکانت اینستاگرام؟ راهنمای جامع رفع تعلیق در 2025
  5. چگونه یک بیوگرافی (Bio) حرفه‌ای برای جذب فالوور بنویسیم؟

بهار ملاحیان

دیدگاهتان را بنویسید